نوآوری در جهان امروز آنقدر مهم است که بسیاری از کشورها اقتصاد خود را اساساً بر پایه ی آن بنا کرده اند و هر ساله سازمان های جهانی فهرستی از نوآورترین اقتصاد های جهان منتشر می کنند؛ اما چرا این شاخص تا این حد مهم است؟
به صورت سنتی، وقتی یک جامعه به تولید محصولات و خدمات با ارزش دست می زند، از محل سودی که به دست می آورد پس انداز می کند و صاحب سرمایه می شود.
هر چه کالا یا خدمات تولید شده ارزشمند تر باشد، تقاضا برای آن کالا بیشتر خواهد بود.
ارزشمندی یک محصول یا خدمت به این معنی است که مشتریان حاضرند پول بیشتری بابتش بپردازند.
با همین استدلال می توان گفت از دو کالای مشابه، آن که قیمت پایین تری دارد، ارزشمند تر است و مشتری قطعا آن را انتخاب خواهد کرد. بنا براین، رفته رفته تولید کنندگانی که موفق می شوند ضمن حفظ حاشیه سود، کالای خود را با قیمت کمتری به بازار عرضه کنند، سهم بیشتری از بازار را به دست خواهند آورد و در نتیجه جوامع ثروتمند تری را بنا خواهند کرد. (نکته ی بسیار مهم این است که کاهش قیمت نباید به صورت ساختگی باشد و باید سود مورد انتظار تولید کنندگان را تامین نماید)
حالا سوالی که باید بپرسیم این است: چگونه می توان قیمت تمام شده ی یک کالا را کمتر کرد؟
پاسخی که اقتصاد دانان و کارآفرینان به این سوال می دهند صریح و مشخص است: افزایش بهروری.
بهرهوری به معنای استفاده بهینهتر از منابع تولید است و از طرف دیگر خودش بهشدت تحت تأثیر عاملی به نام نوآوری است. درنتیجه هرچه اقتصادها بیشتر به سمت نوآوری حرکت کنند، ثروتمندتر خواهند شد و این شانس را خواهند داشت که مزیت رقابتی خود را حفظ نمایند.
نوآوری همواره با ریسک کردن همراه است و جنبههای مختلفی نیز دارد. نوآوری میتواند از ابزارها و روشهای تولید تا ابزارها و روشهای تأمین مالی و بازاریابی را شامل شود؛ اما آنچه مسلم است اینکه درنهایت به کاهش بهای تمامشده کالاها و خدمات و افزایش رفاه و ثروت جوامع میانجامد.