افسانه ها می توانند جنبه هایی از واقعیت در خود داشته باشند. فرض کنیم غول چراغ جادو در عالم واقع حاضر شده و می خواهد یکی از سه آرزوی زیر را برای ما برآورده کند:
- آب آشامیدنی مردم استان اصفهان را تامین کند.
یا
- نخلستان باروری 20 برابر شهر کنونی بم بسازد.
یا
- یک سد بزرگ مثل سد لتیان پر از آب شیرین گوارا، تحویل مردم تهران بدهد.
مخاطب غول هر کس که باشد، ممکن است تعجب کند و فکر کند موضوع جدی نیست و اصولا امکان برآورده کردن چنین آرزوهایی وجود ندارد. اما در ادامه، غول اصرار می کند که قادر است این آرزو ها را برآورده کند و قرار می شود توضیح بدهد که چگونه می خواهد آن ها را بدون توسل به منابع زیر زمینی آب در ایران برآورده کند.
توضیحات غول احتمالا به ترتیب زیر خواهد بود:
اهمیت کشاورزی در ایران
بخش کشاورزی در ایران، نقش کلیدی در تامین امنیت غذایی مردم و هم چنین اشتغال کشور دارد. ایران، علی رغم اقلیم نیمه خشک و بیابانی، همواره یکی از مهم ترین تولید کنندگان محصولات غذایی و به ویژه محصولات باغی و برخی گیاهان دارویی در جهان بوده است. بخاطر اقلیم منحصر به فرد و کیفیت ممتاز محصولات کشاورزی ایرانی، غذاهای ایرانی در جهان منحصر به فرد است و به نوعی می توان گفت، کشاورزی در ایران، پایه ی صنایع و بخش های دیگر نیز هست. در مقاطعی از تاریخ، ایرانیان در تولید خوراک خود و مشخصا نان گندم، به صورت کامل خودکفا بوده اند و حتی بودجه مملکت را با صادرات محصولات کشاورزی و دامی خود تامین کرده اند. غول، اینها را بیان می کند تا مخاطب فکر نکند با ابعاد و تاریخچه و اهمیت کشاورزی در ایران بیگانه است. غول در ادامه می گوید:
وضعیت مصرف آب در بخش کشاورزی ایران
اکنون در اثر افزایش جمعیت کشور و با توجه به امکانات محدود تولید کشاورزی، تقریبا نیمی از غذای مردم کشور وارد می شود. از سوی دیگر، نگاهی به آمار رسمی مصرف آب، در بخش کشاورزی ایران می گوید از حدود 89 میلیارد متر مکعب آب که سالانه در بخش کشاورزی مصرف می شود، تقریبا نیمی از آن، از منابع زیر زمینی برداشت می شود. از سوی دیگر، فشار بی حساب و کتاب به منابع آب های زیر زمینی، سر زمین ایران را با چالش جدی و هولناکی مثل پدیده فرونشست زمین روبرو کرده است.
بهره وری آب در کشاورزی و نتایج آن
در ایران هم اکنون حدود 45/1 کیلوگرم محصول به ازای هر متر مکعب آب مصرفی به دست می آید، در صورتی که در کشورهای پیشرفته تر، این شاخص به 5/2 تا 3 کیلوگرم محصول به ازای هر متر مکعب آب مصرفی می رسد. از این مقایسه دو نتیجه هم زمان می توان گرفت:
نتیجه گیری اول- با همین آب موجود، و با افزایش بهره وری در مصرف آب کشاورزی، می توان تا دو برابر مقدار فعلی، محصول کشاورزی تولید کرد.
نتیجه گیری دوم- با افزایش بهره وری مصرف آب کشاورزی و هم زمان، کاهش برداشت آب از سفره های زیر زمینی تقریبا تا میزان صفر، و انجام چند اقدام دیگر، می توان روند احیای سفره های زیر زمینی و بازسازی حوزه های آبخوان و دشت های کشور را آغاز و در عین حال تا میزان تولیدات فعلی، محصولات کشاورزی تولید کرد.
چطوری به این سطح از بهره وری برسیم؟
به زبان ساده برای ایجاد این سطح از بهره وری، یا باید مقرون به صرفه تر تولید کنید یا با ارزش بهتری بفروشید. در هر دو صورت نتیجه یکسان است.
غول به صورت ضمنی اشاره می کند که فله فروشی، خام فروشی و زیر فروشی آفت های زنجیره ارزش کشاورزی در ایران هستند.
شاید زمانی که فراوانی منابع تولید بود، بار این مصیبت ها تنها بر دوش کشاورز ایرانی و اقلیم ایران بود، اما الان، اگر زیر فروشی یا خام فروشی بشود، علاوه بر سفره ی کشاورز ایرانی و اقلیم ایران، آب خوردن مردم اصفهان یا تهران است که به یغما می رود.
مثال زنجیره ارزش خرما
برای درک بهتر تاثیر بهره وری کل زنجیره، صنعت خرما کشور را در نظر بگیرید. خرما یکی از مهم ترین محصولات تولیدی و صادراتی ایران است و نقش زیادی در تامین امنیت غذایی مردم و هم چنین صادرات غیر نفتی کشور دارد. مثلا در سال 1401، حدود یک میلیون و چهارصد هزار تن خرما در کشور تولید شده که تقریباً یک سوم آن با ارزش معادل 315 میلیون دلار به نقاط مختلف جهان صادر شده است. به صورت ساده، در صورت افزایش بهره وری زنجیره ارزش خرما، به میزان تنها ده درصد، مثل این است که سالانه 140 هزار تن خرما بیشتر تولید شود، یا اینکه منابع تولید کشاورزی به همین میزان در سال صرفه جویی گردد. یا مثلا افزایش بهره وری در زنجیره صادرات خرما کشور به میزان ده درصد، مثل این است که سالانه 31 میلیون دلار اضافی عاید گردد.
بهره وری ده درصدی جذاب است؟
بهره وری سقفی ندارد اما فرض کنید که در هر سال بخواهید به میزان ده درصد، فقط در زنجیره ارزش خرما کشور بهره وری ایجاد کنید. یعنی با همین منابع فعلی، به میزان 140 هزار تن محصول خرما بیشتر تولید کنید یا منابع کمتری برای به دست آوردن همین ارزش خروجی فعلی، مصرف نمایید. اگر تولید هر کیلوگرم خرما 3 مترمکعب آب در سال نیاز داشته باشد، معنایش این است که تنها با ده درصد بهره وری روی زنجیره ارزش خرما، بدون فشار به منابع بسیار با ارزش تولید کشور، سالیانه 420 میلیون متر مکعب از منابع آب شیرین در کشور زنده شده است. این مقدار آب برابر است با آب شرب مصرفی تمام مردم استان اصفهان در یک سال. به عبارتی با تنها ده درصد بهره وری در زنجیره ارزش خرما کشور، و از طرفی جلوگیری از فشار بیخود به منابع آبی کشور برای کشاورزی با بهره وری پایین، می توان مردم استان اصفهان را شامل 56 شهر و 310 روستا و جمعیتی در حدود 5 میلیون نفر ، یکسال سیراب نمود و یا معادل این است که هر ساله به اندازه ظرفیت نهایی سد لتیان، آب شیرین به مردم استان تهران ارزانی داشت یا معادل 20 برابر وسعت کنونی باغ شهر بم، نخلستانهای بارور جدید به نخلستان های کشور اضافه کرد. هر یک از سه آرزوی شما، فقط با ایجاد ده درصد بهره وری روی زنجیره ی یک محصول مهم کشاورزی، مثل خرما قابل برآورده شدن هستند.
همه اش همین؟
البته که نه. سالیانه حدود 89 میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی ایران مصرف می شود که بیش از نیمی از آن، از منابع حیاتی و غیر قابل جبران زیر زمینی کشور برداشت می شود. اگر بتوان حدود ده درصد در کل زنجیره ارزش کشاورزی کشور، بهره وری را افزایش داد و از آن سمت، با مدیریت دقیق و هدفمند منافع حاصل شده از بهروری، به میزان ده درصد در مصرف منابع آب کشاورزی صرفه جویی کرد، مانند این است که سالیانه به اندازه مصرف آب شرب 20 استان مانند اصفهان یا 7 شهر مانند تهران، آب شرب در کشور ذخیره کرد یا 400 برابر شهر کنونی بم، نخلستان بارور ساخت. اما از همه مهمتر این که در سایه این بهره وری، رفته رفته می توان زخم های عمیق اقلیمی بر پیکر سرزمین ایران را التیام بخشید. اگر برای بیش از ده درصد بهره وری آماده هستید، خودتان نتایجش را محاسبه کنید.
فناوری یا سیاست گذاری؟
برای رسیدن به این اهداف، هم به فناوری احتیاج است و هم به سیاست گذاری.
در واقع باید ابتدا روش هایی را طراحی کنید که باعث بهره وری در زنجیره ارزش کشاورزی در کوتاهترین زمان ممکن گردند. دوم باید اطمینان حاصل کنید که در این فرایند ها، منافع حاصل از بهره وری به سمت کشاورزان مسئولیت پذیر بر می گردد و آن ها را برای اقدامات مسئولانه قبلی و بعدی شان تشویق می کند. سوم، باید جلو سو استفاده افراد فرصت طلب که همراه نیستند و فقط به فکر منافع خودشان هستند، گرفته شود.
از آنجایی که یک راهکار فناورانه با طراحی مناسب و کارآمد، گاهی به تنهایی می تواند جای خیلی چیزها را بگیرد و سریعتر از فرایند های طولانی سیاست گذاری به نتیجه برسد، می توان با راهکارهای فناورانه شروع کرد. فناوری ها می توانند محصولات، خدمات یا اپلیکیشن های کشاورزی باشند که فرآیندهای مختلف را در سراسر زنجیره ارزش کشاورزی، بهبود می بخشند یا حتی دگرگون می کنند. فرایند هایی که از قبل از کاشت آغاز شده و تا پس از برداشت ادامه دارند و می توانند شامل فعالیت های مربوط به تامین مالی و سرمایه گذاری هدفمند، آبیاری هوشمند و پایدار، اصلاح نژاد، فراوری محصولات خام، بسته بندی، انبار داری، حمل و نقل، تجارت الکترونیک و غیره باشند. بعد از پیاده سازی موفق راهکارهای مبتنی بر فناوری، با سیاستگذاری مناسب می توان از آنها حمایت کرد.
چرا اقدامی نمی کنیم؟
این را مخاطبان از غول پرسیدند.
غول گفت: مهم ترین دلیلش این است که نتایج اقدامات فعلی ما، در آینده به دست می آیند و بیشتر مردم به قدر کافی صبور نیستند. دلیل دیگرش هم این است که فکر می کنند دستیابی به چنین هدفی بسیار دشوار است و نمی دانند تنها کافی است نیت کنند و در آخر هم اینکه فکر می کنند منافع همگانی به اندازه منافع شخصی جذاب نیست؛ در حالیکه خیلی جذاب تر است.
غول حرفش را تمام کرد. نوبت ماست که آرزو کنیم.
پی نوشت: محاسبات غول بر پایه آمار مصرف سالیانه 89 میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی کشور بنا شده است.
سپاس از مقاله جالبتون
بسیار عالی و بی نظیر
بالاخره باید از یک جایی شروع کرد .
شروع در دیروز بهتر از شروع امروز بود و قطعا شروع امروز بهتر از فرداست . 🌹